دکتر محمد حسین تمدن جهرمی در 87 سالگی درگذشت
دکتر محمد حسین تمدن جهرمی، مولف دهها کتاب و مقاله در رشته اقتصاد و چهره ماندگار سال 85 کشور، صبح روز گذشته در سن 87 سالگی درگذشت. محمد حسین تمدن جهرمی از اساتید برتر رشته اقتصاد بود که از وی بیش از 20 عنوان کتاب و مقاله برجای مانده است.
به گزارش پایگاه فراخوانهای علمی پژوهشی کشور (callforpapers.ir) محمدحسین تمدن جهرمی متولد 1304 جهرم بود، وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه اسلامی جهرم گذراند و دوره متوسطه را در دبیرستان نمازی شیراز طی کرد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، وی که در دوران تحصیل همواره از شاگردان ممتاز محسوب میشد، به اصرار پدر رشته طب را پی گرفت، ولی با روحیه وی سازگار نبود و به ناچار انصراف داد و به رشته حقوق روی آورد. محمدحسین تمدن در سال1325 لیسانس حقوق خود را از دانشگاه تهران دریافت میکند و پس از فارغالتحصیلی، تصمیم به ادامه تحصیل در مقطع دکترا میگیرد. وی در همان سالها به لندن میرود و آنجا به مدت یک سال تحصیل موفق به اخذ گواهینامه در رشته مدیریت اقتصادی و اجتماعی شد. محمدحسین تمدن جهرمی که به اقتصاد علاقهمند شده بود، دکترایش را با گرایش برنامهریزی ادامه داد و رساله دکترایش را با مقایسه در نظام برنامهریزی فرانسه و یوگسلاوی به انجام رساند. او پس از بازگشت به تهران در سال1344، به استخدام موسسه تحقیقات و برنامهریزی اقتصادی تهران به ریاست مرحوم پیرنیا درآمد و مسوول بخش تحقیقات برنامهریزی موسسهها شد.
چهره ماندگار سال 85
استاد کهنهکار و پیر اقتصاد ایران در همایش چهرههای ماندگار در سال 85 مورد تقدیر و قدردانی قرار گرفت. او از اقتصاددانان سرشناس ایران بوده و حتی در کهنسالی همچنان حضور جدی خود را در زمینه کاریاش حفظ کرده و از روحیه استادیاش نکاسته است. «روش تحقیق در اقتصاد، روانشناسی اقتصادی، منطق علوم اجتماعی (در دو بخش)، اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، نظامهای اقتصادی، مسائل پیشبینی اقتصادی (کارشناسی ارشد)، مقاله اقتصاد رفاه لیبرالیستی آیا وجود دارد؟» بخشی از کتب و مقالات منتشر شده مرحوم دکتر محمدحسین تمدن است. «دنیای اقتصاد» آبان ماه پارسال در پروندهای مفصل زیر عنوان «اقتصاددان فروتن» به ارزیابی کارنامه فعالیتهای این استاد گرانقدر پرداخته بود.
مراسم تشییع و ختم
مراسم تشییع مرحوم استاد تمدن، ساعت 8 صبح امروز از مقابل درب دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار میشود. همچنین مراسم ختم دکتر جهرمی روز دوشنبه 28 اسفندماه از ساعت 14 تا 15:30 در مسجد جامع شهرک قدس تهران برگزار خواهد شد.
به ياد استاد دكتر محمد حسين تمدن
دکتر علی دینی ترکمانی
1.استاد تمدن بعد از تقريبا يك دهه درگيري با بيماري نفسگير و سالها فرورفتن در حالت اغما و زندگي نباتي، سرانجام جان به جانآفرين سپرد: هر كسي كو دور ماند از اصل خويش/ بازجويد روزگار وصل خويش. اين درگذشت را به خانواده محترم وي به ويژه همسر نازنينش و عموم جامعه اقتصاددانان كشور، به خصوص علاقهمندان به شخصيت علمي و فرهنگي او تسليت عرض کرده، و از درگاه خداوند متعال براي او علو درجات را مسئلت ميداريم.
2.استاد تمدن، متولد 1304 در جهرم، پيش از آنكه اقتصاددان شود، در دهه 1320 به شاخه جوانان حزب توده پيوست و مقالاتي را از زاويه ديد اين حزب در مجلههاي «نامه مردم» و «دنيا» منتشر كرد. در برخي از اين مقالات، وارد مقولاتي چون «هنر متعهد» شد و در پاسخ به ديدگاههاي افرادي چون فريدون رهنما در باب هنر، مطالبي را به همراه احسان طبري مكتوب كرد. البته پايبندي استاد تمدن به رويكرد حزب توده درباره مسائل سياسي و ادبي ديري نپاييد. وي به تدريج از اين مشي فاصله گرفت و سرانجام از آن جدا شد. محمدعلي كاتوزيان در مقدمه طولاني حدود يكصد صفحهاي كه بر «خاطرات سياسي خليل ملكي» مكتوب كرده است، از وي و دواستاد برجسته ديگر اين دانشكده، زنده يادان دكتر امير حسين جهانبگلو و دكتر هوشنگ ساعدلو، به عنوان اعضاي شاخه جوانان حزب توده نام ميبرد كه به دليل نگاه انتقاديشان نسبت به رابطه اين حزب با شوروي سابق و در نتيجه رابطه نادرست آن با دكتر محمد مصدق و جنبش ملي شدن صنعت نفت و جبهه ملي اول، از آن بريدند و به «نيروي سوم» به رهبري خليل ملكي و جلالآل احمد پيوستند. اين فاصلهگيري از سياست حزبي سرانجام به فاصلهگيري كامل آنان از سياست منتهي شد. هم تمدن و هم جهانبگلو و ساعدلو، همزمان با افول جبهه ملي دوم، در سالهاي پاياني دهه 1330 و اوايل دهه1340، براي ادامه تحصيل راهي انگلستان و فرانسه شدند و بعد از اخذ دكترا و بازگشت به ميهن، در كسوت هيات علمي دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران به طور كامل درگير فعاليت علمي و تحقيقاتي شدند. ماحصل اين فعاليت را ميتوان در مقالات منتشر شده در مجله تحقيقات اقتصادي» دانشكده اقتصاد به سردبيري زنده ياد دكتر حسن پيرنيا در دوره پيش از انقلاب و شمارههاي گاه منتشر شده سالهاي بعد از انقلاب جستوجو كرد؛ همين طور در كتب منتشر شده و تربيت و آموزش دانشجويان مشتاق.
3. استاد تمدن، دكتراي اقتصاد را در دهه 1340 از مدرسه علوم اقتصادي لندن دريافت كرد. در اين دانشگاه از نزديك با فيلسوف سياسي و فيلسوف علم برجسته، كارل پوپر، برخورد كرد و تا حدي تحت تاثير او قرار گرفت. از همين روست كه اولين مقاله ترجمه شده پوپر در ايران، به دهه 1350، به قلم استاد تمدن، بازميگردد. سنتز افكار سياسي چپگراي دوران جواني در يكسو و برخورد با پوپر و انديشههاي راستگراي وي در سوي ديگر، او را به اقتصادداني با رويكرد سوسيالدموكراتيك تبديل كرد. بنابراين، ضمن مخالفت شديد با نظامهاي تكحزبي و هر نوع نظام سياسي كه به بهانه عدالت، آزادي را زير پا له كند، دغدغه عدالت اجتماعي را داشت. از اين منظر ضمن فاصلهگيري با آراي سياسي و روش شناسانه پوپر با رويكردهاي سوسيال دموكراتيك فيلسوف سياسي جان راولز و اقتصاددان برجسته آمارتيا سن، احساس همدلي بيشتري ميكرد.
4.استاد تمدن مانند تمام انديشمنداني كه قائم به ذات هستند و حرمت قلم را به خوبي پاس ميدارند، به دنبال سنگينتر كردن رزومه و كارنامه علمي خود به هر بهايي از جمله سنت رايج مقالهنويسي مستخرج از پاياننامههاي دانشجويي نبود. شايد كم نوشت و منتشر كرد اما هر چه بود حاصل خالص و ناب قلم خود بود. علاوه بر اين، تا آخرين دقايقي كه ميتوانست بر روي پا بايستد و قدم بردارد، يعني در دوره بعد از بازنشستگي، در دانشكده حضور مييافت و مطالبي را كه تدوين كرده بود در جمعي از علاقهمندانش به طور غيررسمي به بحث ميگذاشت. در سال 1382 با كمك دو تن از دوستان، يكي در اين سووديگري در آن سو، آرامآرام مسافت دم در دانشكده تا طبقه اول را پيمود و نفس زنان خود را به كلاسي كه مشتاقانش نشسته بودند رساند و با شور و شوقي فراوان باب بحثي را درباره چيستي اقتصاد رفاه گشود. در كلاسهاي درس، در ابتدا مرور بسيار كوتاهي بر اخبار سياسي و اجتماعي داشت. ابتدا خوش و بش و گفتوگوي گرمي را با دانشجويانش آغاز ميكرد. به اين صورت، فضا براي ورود به بحث آماده ميشد. بعد از حدود 10 دقيقه، اصل بحث را آغاز ميكرد. گاه، اگر تكاليف ارائه شده به خوبي انجام نميشد، براي لحظهاي بر آشفته ميشد. اما، بعد ميخنديد. خندههايي دلنشين. سنتز تعهد به آموزش و وفاداري حداكثري به اصول آنكه موجب سختگيرياش ميشد به همراه مهرباني ذاتيش كه در رابطه صميمانه با دانشجويانش ديده ميشد، شخصيت او را بسيار جذاب ميكرد. شخصيتي كه علاقهمندانش را به منزلش ميكشاند تا در آنجا گفتوگوهاي عالمانه و صميمانه ادامه پيدا كند. يادش گرامي باد و روان پاكش شاد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.